قدم 45
سلام مانی قشنگم عزیز دلم.
ببخشید فکر کنم از این به بعد کلا دیر به دیر میتونم بیام آپدیت کنم آخه هر چی میگذره شما شیطون تر میشیو منم وقتم خیلی خیلی کم. تا حدی که یه آبم نمیتونم بخورم
مانی جونم انقده شما ناز شدی که نگو ماشالله شیطونننننننننننننن
عزیز دلم بردیمت دکتر که خدا رو شکر همه چی خوب بود وزنت شده بود 9400 کیلو گرم، قدت 75.5،دور سرت هم 43.5
کلا راضی بود البته هنوز دکتر خودت نیومده مجبورم ببرمت جای دیگه. وقتی هم که رفتیم دکتر، تا آقای دکتر میومد صحبت کنه شما اجازه نمیدادی هی میگفتی e e e دکتر از دستت انقدر خندید که آخر سر حرفاش نصفه موندو گفت ببرش. راستی گفت بعد اینکه مولتی ویتامین بهش میدی باید آب بدی شما سریع گفتی eeee دکتر غش کرد از خنده گفت بله معلوم که میدونی
اجازه به کسی نمیدی با تلفن صحبت کنه بدو بدو میای میگی e
دست دادن ، بزن قدش، دالی موشه، لی لی حوضک، کلاغ پر بازیای که شما داری انجام میدی البته خیلی خیلی زود تر از موقعش مامانم
هر کسی که شما رو میبینه دو تا چیز میگه اول اینکه چقدر خوش رو دوم اینکه چقدر به حرفا گوش میدی و آخر هم میگن ماشالله اصلا یه ثانیه هم نمیشینه ها
از صبح تا شب فقط بازی تنهایی نه حتما باید کسی باشه. من ناهار میخوام بخورم بعضی اوقات باید زنگ بزنم خاله ها تا با شما صحبت کنند تا من بتونم یه غذا بخورم
دیگه توی روروئک هم دوست نداری بشینی. الهی قربونت برم که هرچی از شیطنتت بگم گویای کامل شیطنتت نیست :)
مانی جونم خیلی خیلی منو بابابی شما رو دوست داریممممممممممم